دست نوشته های یک قاضی

رعب ظالم را باید از دل مظلوم بیرون کرد تا با کمال شهامت و بدون ترس و بیم در مقابل ظالم بایستد و حق خود را مطالبه کند.

دست نوشته های یک قاضی

رعب ظالم را باید از دل مظلوم بیرون کرد تا با کمال شهامت و بدون ترس و بیم در مقابل ظالم بایستد و حق خود را مطالبه کند.

نقد یک رای

       نقد یک رای قضایی از طرف یکی از دانش آموختگان علم حقوق

میراسمعیل قرشی

کارشناس حقوقی

به یاد دارم در دوران تحصیل در دانشگاه به طریقه معمول همچون سایر دانشجویان علاقه مند به کسب تجربه در رشته ام بودم و از آنجایی که برای یک دانشجوی حقوق هیچ جایی بهتر از دادگاه و دادسرا برای کسب تجربه و آشنایی با رویه قضایی نیست یک شعبه کیفری در شهر زادگاه خود را جهت کارآموزی انتخاب کردم و از اقبالی که داشتم قاضی دادگاه از آن دسته قضاتی بود که کمتر می توان سراغ داشت بعد از مدتی در دادگاه به عنوان کارآموز وظایف بازپرسی و ...... را انجام میدادم ( در آن زمان هنوز دادسرا در سراسر کشور احیاء نشده بود) در یکی از روزهای سرد بارانی ماه رمضان یکی از آقایان وکلا به دادگاه مراجعه کرد و از قرار معلوم از قضات قدیمی بود که به میل خود بازخرید شده بود بعد از کمی صحبت و آشنایی و صحبت کردن از رویه قضایی (به معنای عام آن) تصویر رأی را که از یکی شعب تجدید نظر در استانی خراسان صادر شده بود از کیفش در آورد و به قاضی محترم دادگاه و من داد تا بخوانیم در این رأی که در ذیل عین آن را می آورم ایرادهای نگارشی – موضوعی و حقوقی – دستوری فراوانی به چشم می خورد که به متنی طنز گونه بیش تر شباهت دارد تا رأی دادگاه آن هم دادگاهی عالی نه تالی !!

پرونده کلاسه : 2080-82

شعبه ... تجدیدنظر استان خراسان

شماره دادنامه :2036/182- 22/9/82 احکام

تجدید نظر خواه / خواهان : خانم عفت ... فرزند : حسن فعلاً زندان مرکزی مشهد

تجدید نظر خوانده / خواندگان : گزارش

تجدید نظر خواسته : رأی شماره 4680 / 87- 12/9/82 صادره از شعبه .. دادگاه عمومی مشهد

تاریخ ابلاغ رأی بدوی به تجدید نظر خواه : 13/9/82

تاریخ وصول درخواست تجدید نظر :

مرجع رسیدگی کننده شعبه ... داخواست تجدید نظر استان خراسان

هیئت شعبه : آقایان علی اصغر ا.... رئیس شعبه ... دادگاه تجدید نظر استان خراسان و آقای م و ا مستشاران شعبه ... دادگاه تجدید نظر استان خراسان

خلاصه جریان پرونده : از این قرار بوده است که خانم عفت ... فرزند حسن طی دادنامه شماره 4680/87- 12/9/82 صادره از شعبه ... دادگاه عمومی مشهد به لحاظ تشکیل لانه فساد به یک سال حبس تعزیری محکوم گردیده وانگه نامبرده به این اتخاذ تصمیم اعتراض کرده و پرونده به این شعبه ارجاع که پس از ملاحظه اوراق پرونده و انجام مشاوره و حصول موافقت و دادگاه ختم جلسه رسیدگی را اعلام و به شرح ذیل مبادرت به صدور رأی می نماید.

- بسمه تعالی - رأی دادگاه-

درخصوص تجدید نظرخواهی خانم عفت ... از دادنامه شماره 4680/87- 12/9/82 صادره از شعبه ... دادگاه عمومی مشهد با نگرش به مطاوی پرونده و مستندات دادنامه بدوی نظر به اینکه خانم عفت خود معتاد بوده و برای دیگران هم مواد مخدر تهیه میکرده به نضر میرسد دلیلی بر اینکه لانه فساد ایجاد کرده وجود ندارد زیرا معتاد از دو حال خارج نیست یا تلوتلو می زند و خمار و بدنبال مواد است که در این صورت او حال رابطه و انجام رابطه ندارد و یا شنگول است که در این مرحله هم لول لول است و بدنبال رابطه نیست و مأمورین انتظامی هم متهمین را درحال استعمال مواد مخدر گرفته اند بناء علیهذا تشکیل لانه فساد محرز نیست و به استناد بند چهار از ماده 257 قانون آئین دادرسی دادگاههای عمومی و انقلاب در امور کیفری رأی معترض عنه نقض و به استناد اصل 37 قانون اساسی رأی بر برائت وی صادر و اعلام میگردد رأی صادره قطعی است. / ف

رئیس شعبه ... دادگاه تجدید نظر استان خراسان مستشاران دادگاه

علی اصغرا..... م و ا



که موارد ایراد به شرح ذیل در حد سواد خود ذکر می کنم .

1- در جلوی عنوان تجدیدنظر خوانده / خواندگان نوشته شده گزارش و معلوم نیست که گزارش از سوی چه کسی و چه مقامی صورت گرفته اگر چه ما حقوقی ها میدانیم منظور گزارش مرجع انتظامی است .

2- در امور کیفری به تقاضای تجدید نظر در خواست می گویند نه دادخواست زیرا دادخواست خاص امور مدنی و حقوقی است .(معمولا)

3- مرجع رسیدگی کننده شعبه (.....) دادخواست تجدید نظر استان خراسان عنوان شده که بجای کلمه درخواست باید نوشته می شد دادگاه!!

4- حرف (و) بین دوکلمه (حصول) و (موافقت دادگاه ) بهتر است حذف شود تا معنی و مفهوم جمله قابل درک باشد.

5- در متن رأی دادگاه مورد نظر از متهم فقط با اسم کوچک نام برده شده !!! که امری متعارف نیست.

6- استفاده از الفاظ تلوتلو – خمار – شنگول – لول لول در متن رأی دادگاه نشانه عدم دقت و نقد هرگونه توجه و اهتمام به رعایت فن نگارش حقوقی و اداری است.

7- دیگر اینکه تلوتلو می زند در متن رأی آمده که همه میدانیم تلوتلو را نمی زنند بلکه از فعل خوردن برای تلوتلو باید استفاده کرد.(به اصطلاح می گویند تلوتلو می خورد).

8- استدلال قضات دادگاه را من نمی توانم درک کنم که چگونه قضات برای تبرئه متهم چنین استدلالی مطرح کرده اند و سؤال اینجاست که اصلاً این استدلال آیا به واقع استدلال است یا خیر؟

9- و برای خودم بعنوان یک شهروند این سؤال مطرح است که آیا فرد به اصطلاح شنگول که لول لول است واقعاً به دنبال رابطه نیست !؟ و آیا فردی که به اصطلاح تلوتلو می خورد (می زند) و خمار است حال رابطه ندارد!؟

شاید یک روزی به سؤالات من پاسخی داده شود ولی آن چه که در این رأی آمده آن قدر متحیّر کننده است که انسان عاقل در اصالت آن شک می کند ولی این را هم بگویم که یک قاضی دیروز و وکیل امروز آن را در دادگاه به قاضی می دهد و قاضی هم در تأیید آن می گوید که در جلسه قضات حوزه قضایی نیز این رأی قرائت شده و نواقص و ایرادات آن را برای قضات بیان کرده اند و در اینجاست که یک علامت سؤال بزرگ ایجاد می شود و شما خواننده محترم نیز این علانت سؤال را در ذهن خود دارید.

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد